آخ جون... كرج
من و آرين فردا ساعت 12 ظهر داريم ميريم كرج ديدن پدرجون و مادرجون 22 مهر هم عروسي خاله مهديس(دوست صميم مامان) هست.. آرين شما به خاله مهديس ميگي مديس... الهي فدات بشم مامان.. حتما تو هم مثل من خيلي دلت براي مادر جون و پدر جون ،خاله سميرا ، دايي و .. تنگ شده .. براي ديدنشون لحظه شماري ميكنم.. راستي ما ميخوايم اوايل آبان بريم كيش مسافرت به خاطر همين تا اون موقع كرج ميمونيم تا بابايي بياد. از همين الان دلم براش تنگ شده با اينكه الان كنارم نشسته ولي فكر اينكه 10 روزي نميبينمش ديونه ام ميكنه ميدونم كه تو هم دلت براش تنگ ميشه مامان اما چاره اي نسيت بايد تحمل كرد.. دوستتون دارم عزيزاي من تا بي نهايت ...
نویسنده :
مامان سميه
22:29